زندگی کوتاه است /نه به آن اندازه/که سلامی کوتاه /وقتمان را بکشد
من دلم می خواهد/ هر که را می بینم / پر احساس تبسم باشد
من ندیدم هرگز/که نگاه دریا / بی تلاطم باشد
که سلام شبها/ در افق گم باشد
که نسیمی زیبا - مثل ما آدمها- /از رقیبش طوفان / روی برگرداند
زندگی آلبومی است / که در آن خاطره می چسبانند
چه کسی می خواهد / بی تفاوتی میان صفحه اش بنشاند؟
چه کسی می داند؟/ آخرین صفحه کی است /که به تمثال صلح/صفحه را آراید؟
تو همیشه همه جا/ بذر خنده را می ریزی
و نگاهت را -من خودم می دانم-/پشت پرده ها نمی آویزی
و سلامت داغ است
تا اگر صفحه ی آخر باشی/ روی آن بنویسند/ به محبت تا ابد جاویدی