veterinary_kerman

Tuesday, November 07, 2006

 
سیاوش قمیشی
مسافر شهر غمی غریبی مثل خودمی
توصورتت پر از غمه غصه داری یه عالمه
دوست داری درد دل کنی دلت گرفته از همه
غریبه توی غربت نگی چی شد محبت
بگی میگن دیوونه است حرفاش چه بچه گونه است
تقصیر آدما نیست اینهمه درد،دوا نیست
آبه و نون و نفس کجا اومدی تو قفس
تو هم مثل همه ماها سر دوراهی موندی و
دل رو به دریاها زدی گفتی غریبی بهتره
واسه همه دربه درا این دیگه راه آخره
تو شک و توی تردید چشمات کجا رو می دید
تو شک و توی تردید چشمات کجا رو می دید
غریبه توی غربت نگی چی شد محبت
بگی میگن دیوونه است حرفاش چه بچه گونه است
........
________________________________

نظرهای شما:
تو این وضع شما هم گل محبوبه باشین.
...
اگه محبوبه رو تو گلدون بذارن
همه اطرافشو خار و خس بکارن
اگه دیوار بکشن دور وجودش
...
گل محبوبه شب بیدار نشسته
دل به تاریکی و ظلم شب نمیده
که عطرش تا ته باغها رسیده...
 
Post a Comment

صفحه اصلی

This page is powered by Blogger. Isn't yours?